بازدید امروز : 194
بازدید دیروز : 164
کل بازدید : 855550
کل یادداشتها ها : 369
به این تست شک نکنید. این آخرین و استانداردترین تست شخصیت شناسى است که این روزها در اروپا بین روانشناسان در جریان است. پاسخهایش هم اصلاً کار دشوارى نیست. کافى است کمى به خودتان رجوع کنید. یک کاغذ و قلم هم کنار دستتان باشد و جوابی را که انتخاب می کنید یادداشت کنید که بتوانید امتیازهایى که گرفته اید جمع بزنید..
حاضرید؟
پس شروع کنید:
1) چه موقع از روز بهترین و آرام ترین احساس را دارید؟
الف- صبح،
ب - عصر و غروب،
ج - شب
?) معمولاً چگونه راه مى روید؟
الف- نسبتاً سریع، با قدم هاى بلند،
ب - نسبتاً سریع، با قدمهاى کوتاه ولى تند و پشت سر هم،
ج - آهسته تر، با سرى صاف روبرو،
د - آهسته و سربه زیر،
ه - خیلى آهسته
?) وقتى با دیگران صحبت مى کنید؛
الف- مى ایستید و دست به سینه حرف مى زنید،
ب - دستها را در هم قلاب مى کنید،
ج - یک یا هر دو دست را در پهلو مى گذارید،
د - دست به شخصى که با او صحبت مى کنید، مى زنید،
و - با گوش خود بازى مى کنید، به چانه تان دست مى زنید یا موهایتان را صاف میکنید
?) وقتى آرام هستید، چگونه مى نشینید؟
الف- زانوها خم و پاها تقریباً کنار هم،
ب - چهارزانو،
ج - پاى صاف و دراز به بیرون،
د - یک پا زیر دیگرى خم
?) وقتى چیزى واقعاً براى شما جالب است، چگونه واکنش نشان مى دهید؟
الف- خنده اى بلند که نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده،
ب - خنده، اما نه بلند،
ج - با پوزخند کوچک،
د - لبخند بزرگ،
ه - لبخند کوچک
?) وقتى وارد یک میهمانى یا جمع مى شوید؛
الف- با صداى بلند سلام و حرکتى که همه متوجه شما شوند، وارد مى شوید
ب - با صداى آرامتر سلام مى کنید و سریع به دنبال شخصى که مى شناسید، مى گردید
ج - در حد امکان آرام وارد مى شوید، سعى مى کنید به نظر سایرین نیایید
?) سخت مشغول کارى هستید، بر آن تمرکز دارید، اما ناگهان دلیلى یا شخصى آن را قطع مى کند؛
الف- از وقفه ایجاد شده راضى هستید و از آن استقبال مى کنید
ب - بسختى ناراحت مى شوید
ج - حالتى بینابین این ? حالت ایجاد مى شود
?) کدامیک از مجموعه رنگ هاى زیر را بیشتر دوست دارید؟
الف- قرمز یا نارنجى
ب - سیاه
ج - زرد یا آبى کمرنگ
د - سبز
ه - آبى تیره یا ارغوانى
و - سفید
ز - قهوه اى، خاکسترى، بنفش
?) وقتى در رختخواب هستید (در شب) در آخرین لحظات پیش از خواب، در چه حالتى دراز مى کشید؟
الف- به پشت
ب - روى شکم (دمر)
ج - به پهلو و کمى خم و دایره اى
د - سر بر روى یک دست
ه - سر زیر پتو یا ملافه...
??) آیا شما غالباً خواب مى بینید که:
الف- از جایى مى افتید.
ب - مشغول جنگ و دعوا هستید.
ج - به دنبال کسى یا چیزى هستید.
د - پرواز مى کنید یا در آب غوطه ورید.
ه - اصلاً خواب نمى بینید.
و - معمولاً خواب هاى خوش مى بینید
* قاصدک حرف دلم را تو فقط می دانی ، نامه عاشقیم را تو فقط می خوانی ، قاصدک هیچ کس با من نیست ، همه رفتند ، تو چرا می مانی ؟؟
* یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !
* تو را هیچگاه نمی توانم از زندگی ام پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو را خط خطی کنم که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار میشوی و وقتی که نیستی بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ می زنم
* تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست … تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست … تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم … تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست … تنهایی را دوست دارم زیرا…. در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد
* نون و پنیر و چایی ، قصه ی آشنایی ،
الهی یاد نگیری ، هرگز تو بی وفایی ،
روی گلهای نرگس ، با یه مداد قرمز ،
هزار دفعه نوشتم ؛ زندگی بی تو هرگز !
* عزیزتر از آنی که بگویم دوستت دارم ،
محبوب تر از آنی که بگویم می خواهمت ،
نمی گویم مال من باش!
فقط گاهی به یادم باش !
* کاش به زمانی برگردم
که تنها غم زندگی ام
شکستن نوک مدادم بود…
* گر مذهب مردمان عاقل داری
یک دوست بسنده کن که یک دل داری
* زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود
* راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی
هرکه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم
راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی
عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم
* وفا رو از ماهی یاد بگیر
که وقتی از آب در میاد ؛ میمیره
نه از زنبور که وقتی از گلی خسته میشه ؛
میره سراغ یه گل دیگه…
* نمی دانم چرا این گونه است؟
وقتی نگاه عاشق کسی به توست
میبینى اما، دلت بسته به مهر دیگرى است
بی اعتنا می گذرى و
عاشقانه به کسى می نگرى…
که دلش پیش تو نیست؟!!
* می دونم هرجا که باشی
دل تو اهل همین جاست
واسهء من و تو اینجا
اول و آخر دنیاست
* همه دنیا رو نامردا گرفتن
وفا رو از شما مردا گرفتن
خبر اومد که مجنون و پریشب
با سه تا لیلی گرفتن
جواب قبلی
* همه دنیا رو نامردا گرفتن؟
نه لیلی جان وفا از ما گرفتن !
به مجنون گفت خواهم از تو اینها:
یکی خونه، یکی ماشین، یه ویلا !!!
بگفتا از کجا آرم چنین را ؟
بگفتش من چه دانم، جیب بابا !
دریغ از جیب بابا چون نباشد …
گناهش گردن مجنون نباشد
از آن پس رفت هی دنبال لیلی
یه لیلی و دو لیلی و سه لیلی …
یک زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود.
چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود ، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند. او یک بسته بیسکویت نیز خرید.
او بر روی یک صندلی دسته دار نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد.
در کنار او یک بسته بیسکویت بود و در کنارش مردی نشسته بود و داشت روزنامه می خواند.
وقتی که او نخستین بیسکویت را به دهان گذاشت ، متوجه شد که مرد هم یک بیسکویت برداشت و خورد. او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت.
پیش خود فکر کرد: «بهتر است ناراحت نشوم ، شاید اشتباه کرده باشد.»
ولی این ماجرا تکرار شد. هر بار که او یک بیسکویت برمی داشت ، آن مرد هم همین کار را می کرد. این کار او را حسابی عصبانی کرده بود ولی نمی خواست واکنش نشان دهد.
وقتی که تنها یک بیسکویت باقی مانده بود ، پیش خود فکر کرد:
«حالا ببینم این مرد بی ادب چه کار خواهد کرد؟»
مرد آخرین بیسکویت را نصف کرد و نصفش را خورد.
این دیگه خیلی پررویی می خواست!
او حسابی عصبانی شده بود.
در این هنگام بلندگوی ف;رودگاه اعلام کرد که زمان سوار شدن به هواپیماست. آن زن کتابش را بست ، چیزهایش را جمع و جور کرد و با نگاه تندی که به مرد انداخت از آنجا دور شد و به سمت دروازه اعلام شده رفت.
وقتی داخل هواپیما روی صندلی اش نشست ، دستش را داخل ساکش کرد تا عینکش را داخل ساکش قرار دهد و ناگهان با کمال تعجب دید که جعبه بیسکویتش آنجاست ، باز نشده و دست نخورده!
خیلی شرمنده شد!!
از خودش
بدش آمد . . .
یادش رفته بود که
بیسکویتی که خریده بود را داخل ساکش گذاشته بود.
آن مرد بیسکویتهایش را با او تقسیم کرده بود ، بدون آنکه عصبانی و برآشفته شده باشد
شما ساکن در طبقه آخر بلندترین برج شهر اس ام اس هستید و در بالکن آن مشغول نوشیدن چایی
و تماشای بیرون هستید که ناگهان با شنیدن صدای جییییییییییغ نفر قبلی مشاهده می کنیداو از
بالای برج به پایین پرتاب میشود !!
عکس العمل شما چه خواهد بود ؟؟
این یک عکس توپ دختر پسند از بوش
قبل از ازدواج
مرد: آره، دیگه نمیتونم بیش از این منتظر بمونم
زن: میخواهى من از پیشت برم؟
مرد: نه! فکرش را هم نکن
زن: منو دوست داری؟
مرد: البته!
زن: آیا تا حالا به من خیانت کردی؟
مرد: نه! چرا چنین سوالى میکنی؟
زن: منو مسافرت میبری؟
مرد: مرتب!
زن: آیا منو میزنی؟
مرد: به هیچوجه! من از این آدما نیستم !
زن: میتونم بهت اعتماد کنم؟
.
.
.
: بعد از ازدواج
متن را این دفعه از پائین به بالا بخوانید !!!
به غضنفر می گن: بابات به رحمت ایزدی پیوست.
می گه: رحمت ایزدی کیه؟
میگن: نه... منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت.
می گه: دیار باقی دیگه کجاست؟
میگن: یعنی دار فانی را وداع گفت.
می گه: دار فانی دیگه چه جور داریه؟
می گن: یعنی رخت از این دنیا بر بست.
می گه: منظورتون رو نمی فهمم.
می گن: الاغ! بابای خرت مُرد!
می گه: خر من که بابا نداشت!
بچه غضنفر از باباش می پرسه: بابا! ماه نزدیک تره یا اصفهان؟
حیف نون می زنه پس گردنش و می گه: آخه احمق! تو از اینجا اصفهان رو می بینی؟
اولین دوره المپیک در شهر غضنفر اینا(!) برگذار شد:
1- شنا با مانع
2- کشتی پروانه
3- پرش روی نیزه
4- شیرجه روی چمن
5- اسب سواری با الاغ
از غضنفر میپرسن: تولدت چه روزیه؟ جواب میده: 5 آذر.
میپرسن: چه سالی؟ میگه: هر سال!
پسره میره خواستگاری، پدر عروس میگه مهریه دخترم صد بشکه بنزِینه!
پدر داماد میگه پسرم! پاشو بریم یک دختر گازِسوز پیدا کنیم!
اصفهانیه وصیت می کنه بعد از مرگش روی قبرش بنویسن من مُردم، ولی مغازه باز است!
غضنفر تو جزیره آدمخوارها گیر می افته. میگه خدایا! حالا چه طور ثابت کنم آدم نیستم؟
خر بالدار تاحالا دیدی؟ صد درصد نه.
پس خیال پرواز رو از سرت بیرون کن!
یکی از عکساتو یادگاری بده، می خوام بذارم لب قندون بچه به قند دست نزنه .
گلم!
نازم!
عسلم!
جیگرم!
شیرینم!
خوشگلم!
با نمکم!
تازه باحال هم هستم.
به نام آن کس که طاووس را آفرید، تا بوقلمونی مثل تو قیافه نگیره!
جیک . جیک . جیک . جیک
یه جیک اضافه کن بفرست برای جوجه بعدی
(ستاد سرشماری جوجه های آخر پاییز)
به ده دلیل دوستت دارم، 9تاشو نمی دونم یکیشم یادم رفته!
می دونی چیه؟
...
نمی دونی؟
...
فکر کن!
...
من بگم؟
...
بابا دوستت دارم!
...
تو رو؟
نه! بابامو می گم!
این SMS را تنها افراد خوشتیپ و خوشگل می تونن بخونن:
...
"§€¥j€£¤"
...
چیه؟ نکنه توقع داری بتونی بخونیش؟