مادر : راستی این دو جوانی که به خواستگاری تو آمده بودن ، به نظر من هر دوشون خوب و پسندیده هستن . دختر : آری ، مادر جان ، بهمین جهته که من نمی دونــــــم « اول » با کدامیک عروسی کنم

تحقیقات دانشمندان نشان میدهد که یک گوز کاردرست بیشتر از 10 قرص ایکس شادی آفرین است.

ترکه میره خواستگاری، دختره سبیل داشته، بهش میگه: چرا سبیل داری؟ دختره میزنه زیر گریه، ترکه میخواد دلداری بده میگه: مرد که گریه نمی‌کنه

ترکه هر ?تا بچش دیابت می گیرن. رو می کنه به آسمون داد میزنه: خدااا این ...یر بود به ما دادی یا کله قند ؟؟

یکی رفت گزینش اداره که استخدام بشه، مامور گزینش ازش پرسید : با پای چپ میرن توی مستراح یا با پای راست د مرده گفت : شما منو استخدام بکنین، من با سر میرم د

صف نانوائی بسیار شلوغ بود و در قسمت مردانه ،غضنفر ایستاده بود د کم کم داشت نوبتش میشد که ناگهان عطسه بدی کرد بطوری که دماغش آمد د آنرا گرفت و ماند چکارش کند د رو کرد به نفرات پشت سری و گفت آقایان بیزحمت این را دست به دست کنید و بیرون دکان بمالیدش به دیوار

یکی میره میوه فروشی میگه: ‌آقا بی زحمت یه کیلو انگور بده. ‌فروشنده هم ازون آدمهای مذهبی بوده، میگه: نگو انگور، بگو میوه بهشتی! بعد اون بابا میگه: ‌آقا دو کیلو هم سیب بدین. یارو میگه: نگو سیب، بگو جمال محمد! بعد بادمجون میخواسته، میگه: پس بیزحمت ‌یه کیلو هم ...یـــرِ بلال حبشی بدین

اگه خواستی یکی همیشه دوستت داشته باشه ...اگه میخوای تنهات نذاره . . بهت وفادار بمونه . . . ازدواج نکن... سگ بخر <<

رئیس دادگاه : چرا صندلی را زدی تو سر شوهرتان خانم : زورم نرسید میز و بلند کنم

از یک دختر می پرسند اسمت چیست-- می گوید: مریم ولی صدایم می کنند می می-- بعد از یک اقایی می پرسند :اسم شما چیست-- مگوید:چراغ علی ولی صدایم می کنند >> لوستر <<

گدایی زنگ خانه پیر زنی را می زند پیر زن می گوید :باز آمدی گدایید پس توقع داشتی بیایم خواستگاری

خانمی بچه به بغل در پارک شهر برای آقایی دردل میکرد که دیروز راننده اتوبوس بمن گفت : که بچه شما زشترین و بد ترکیب ترین موجود عالم است د از دیروز تا حالا می خواهم بروم به اداره اتوبوس رانی و از او شکایت کنم د اتفاقا یک آقایی که کنار خانم نشسته بود،گفت : حتما اینکار را بکنید د اتفاقا اداره اتوبوس رانی همین نزدیکیها ست، همین حالا بروید و شکایت کنید تا شما برگردید من مواظب این میمون کوچولو هستم

شب است و هوا تاریک و باران و باد و طوفان بیداد میکند د جمشید به مادرش میگوید: مادر جان برای امشب نان نداریم اگر اجازه میدهید من بروم نان بخرم د مادر جواب میدهد: هوای به این بدی سگ هم از خانه بیرون نمیرود، لازم نیست تو بری د به پدرت بگو خودش برود نان بخردد

پسره به مامانش میگه: نمی‌دونستم که بابا اینقدر ترسوئه؟ مامانش میگه: از کجا فهمیدی عزیزم؟ پسره میگه: آخه شبهایی که تو نیستی، بابا میره خونه همسایه می‌خوابه

چشمهای درشت و زیبایت را که به من میدوزی و با لبهای زیبا آواز می خوانی، احساس می کنم که بیش از همیشه عاشقت هستم، تو زیباترین قورباغه ی این برکه ای

یه تهرانیه میره خواستگاری، پدر دختره میپرسه: خونه داری؟ میگه: نه! ماشین داری؟ نه! کار داری؟ نه! پدر دختره شاکی می‌گه: پس چی داری که اومدی خواستگاری؟ تهرونیه میگه:پشت مو رو حال می‌کنی؟!

رشتیه مادرشو میبره دکتر، دکتر میگه برای سلامتیش باید پرهیز کنه!! رشتیه میگه دکترجون خودت بکن پرویز دهن لقه

وقتی دلتنگی، وقتی تنهایی، وقتی عاشقی، وقتی بی کسی، وقتی ناراحتی، وقتی از دنیا و آدماش خسته شدی، هیچکس نمی فهمه ولی کافیه یه بار بگوزی همه می فهمن

یه پیره زنه لخت میره جلو شوهرش میگه برات لباس عشق پوشیدم، پیرمرده میگه: خوبه ولی کاش اتوش می کردی

خداوند هیچ موقع از تو سوال نمی کنه چه نو ع ماشینی روندی؟ اما حتما از تو خواهد چند نفر پیاده را به مقصد رساندی قابل توجه دخترها که هر چی بوق میزنی ناز میکنن نمیدونن هدف پسرها الهیی

فیله به مورچه میگه تو گوش من چه کار داری؟ مورچه می گه: اومدم گوش فیل بخورم! فیله میگه پول داری؟ مورچه میگه نه!! فیله میگه: پس برو پایین چس فیل بخور

چشمهای تو مثل دریاست...اجازه میدی جورابامو توش بشورم؟

یه اصفهانی می گن اگه سردت شد چیکار می کنی؟ می گه میرم بغل بخاری. می گن اگه خیلی سردت شد چی؟می گه میرم به بخاری نزدیک تر میشم. می گن اگه خیییلی سردت شد چی ؟میگه میرم به بخاری می چسبم. می گن اگه خیییییلی خیییلی سردت شد چی ؟می گه میرم بخاری رو روشن می کنم

دکتر نظام وظیفه پسر لاغری را معاینه کرد و در برگه نوشت : معاف، به دلیل ضعف جسمانی پسره با خوشحالی گفت : آخ جون فوری میرم زن میگیرم دکتره نوشت : و همچنین ضعف عقلانی

بسیجیه زنگ میزنه خونه دوست دخترش میگه بابات رو بپیچون بریم نماز جمعه

رشتیه به زنش میگه عزیزم خوشحالم که مادر شدی . زنش میگه انشاا... یه روزیم تو پدر میشی

به روز یک مارمولک ابادانی میره لب دریا عینک دودی میزنه همه نگاش میکنند میگه چیه ولک گودزیلا ندیدی

:جمله عاشقانه:
هر کسی هم نفسم شد دست آخر قفسم شد. من ساده به خیالم که همه کار و کسم شد. اون که عاشقانه خندید خنده های من دزدید زیر چشمه مهربونی خواب یک توطئه میدید

جیگرم! نفسم! عشقم! نازم! زندگیم !خوشگلم! ماهم! فدات بشم! بمیرم برات الهی !!! بهتره دیگه از کنار آینه برم کنار

یه غورباغه اکس میخوره کرال پشت میزنه

موفقیت: یــک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه هـمــسرش خرج میکند درآمد داشته باشد. یک زن موفق کسی است که بتواند چنین مردی را پیدا کند.!!!!!!!

رشتیه میره خونه می بینه یه سیاهه رو زنشه. داد می زنه: دربیار!، دربیار! یارو در میاره. رشتیه میگه: اَه اَه! حالم بهم خورد، بکن تو! بکن تو

به یه ترکه می گن برو با اره برقی 1000تا درخت بکن می ره 996 تا می کنه خسته می شه می شینه .می گن چرا نشستی؟ روشنش کن 4تا دیگه هم بکن .می گه : ا مگه روشنم می شه؟

دختر داشته تو خیابون می رفته یه پسره محکم سینشو می گیره دختره می گه
تا 1000 می شمارم ول کن والا جیغ می کشم

میدونی شباهت پسر مجرد با لباس توی ماشین لباسشویی چیه؟...هر دوشون تو کفن

شیراز مادر رو از دختر نمیشه تشخیص داد تو اصفهان گدا رو از پولدر تو تهران دخترو از پسر

به پژو 206 صندوق دار میگن چه احساسی داری؟ میگه فکر میکنم جنیفر لوپزم

قزوینی با دوستش از تو قبرستون رد مشدن.یه چیزی از رو زمین بر می داره بوس می کنه میزاره کنار. دوستش میگه نون بود؟ قزوینی میگه
..نه..استخون..ون بود

از زن رشتیه میپرسن:شما موقع عشق بازی با شوهرتون صحبت می کنین؟میگه: اگه زنگ بزنه ، خب آره

ترکه فیلم جنگی میبینه. آخر فیلم که تموم میشه جو میگردش سینه خیز میره تلویزیون را خاموش میکنه.

ازرشتیه می‌پرسن: پارسال روز زن چه کادویی به زنت دادی؟ میگه: بردمش کیش. میگن: ای ول بابا، دمت گرم، خوب حالا امسال چیکار می‌کنی؟ میگه: میرم میارمش

به رشتیه می گن زنت رو دیدیم تو یه رنو با 5 تا مرد.رشتیه میگه آفرین رنو

پتروس فداکار جاشو با دهقان فداکار عوض میکنه......قطار که میاد میپره تو قطار انگشت میکنه تو ...ون راننده قطار

به قزوینیه میگن چرا زن نمی گیری میگه هنوز برادر زن دلخواهم رو پیدا نکردم

قانون دوم ارشمیدس: اگر توی آب گوزیدی اما حباب ندیدی بدون که ریدی

دوتا خانومه نشسته بودن تو تاکسی، همینجور داشتند از هر دری صحبت می کردند. یکیشون بر می گرده به اونیکی میگه،‌ شما شغلتون چیه؟ یارو جواب میده: والله من کارم نسبتا ‌ راحته، صبح پا میشم صبحونه می خورم، میرم بیرون ‌یک دوری اطراف می زنم،‌ میام خونه دوش میگیرم، دوباره می رم بیرون،‌یک مقدار تو خیابون پرسه می زنم،‌ میام خونه دوش میگیرم، بعد ناهار می خورم، می رم بیرون ‌یک مقدار می گردم،‌ دوباره میام خونه یک دوش می گیرم، بعد می رم باز چند ساعت قدم می زنم، بر می گردم خونه دوش میگیرم، می خوابم... شما شغلتون چیه؟ اونیکی زنه جواب می ده: والله منم مثل شما جندم، ‌منتها اینقدر وسواس ندارم

یک محققی داشته تحقیق میکرده که تو فرهنگ های مختلف زن رو سنبل چی میدونن.اول از رشتیه میپرسه:شما زن رو به چی تشبیه میکنین؟رشتیه میگه:زن مثل کتاب میمونه!وقتی خودت خوندی باید بدی دوست بخونه?آشنا بخونه.!بعداز قزوینیه همینو میپرسه?قزوینیه میگه:بالام جان?زن مثل نوار میمونه!یک طرفش رو که گوش دادی ?باید برش گردونی اونورش رو گوش بدی!بعد از عربه میپرسه?عربه میگه: ولک زن مثل گوجه میمونه!شیش تاشو باید بکشی به یه سیخ

از یه دختر می‌پرسن: چرا شما به پسرا میگین BF
میگه: آخه مخفف کلمات: بدبخت فلک زده است

قزوینیه میمیره, به علت عظمت معامله، هرکار میکردن نمیتونستن تو قبر جاش بدن. دَست آخر ...یر آقارو میبرن و میکنن تو مقعدش و بعد هم خاکش میکنن. چند وقت بعد زنش میاد پای قبرش میگه: مَرد یادته میگفتم کلفته؟! حالا بـِکـِش