بازدید امروز : 203
بازدید دیروز : 318
کل بازدید : 855877
کل یادداشتها ها : 369
گاهی اوقات از خودمان می پرسیم:
انجام چه کاری باعث شده که شایسته داشتن چنین شرایطی شوم.
چرا خدا اجازه می دهد این طور چیزهایی برای من اتفاق بیافتد؟
***
دختری به مادرش می گوید چطور همه چیز برای او اشتباه پیش می رود؟
چه طور او در امتحان ریاضی رد شده!
در اوقاتی چنین غمناک یک مادر خوب دقیقا می داند چه چیز دخترش را دلخوش می کند... :”من یه کیک خوشمزه درست می کنم“
مادر دخترش را در آغوش می کشد و او را به آشپزخانه می برد در حالیکه دختر تلاش می کند لبخند بزند.
در حالیکه مادر وسایل و مواد لازم را آماده می کند، ودخترش مقابل او نشسته.
مادرمی پرسد:
عزیزم یه تکه کیک می خوای؟
: آره مامان! تو که حتما میدونی من چقدر کیک دوست دارم!
بسیار خوب، مقداری از روغن کیک بخور.
دختر با تعجب جواب میده :چی؟ نه ابدا!
نظرت در مورد خوردن دو تا تخم مرغ خام چیه؟
در مقابل این حرف مادر دختر جواب میده:شوخی می کنین؟
:یه کم آرد؟
: نه مامان مریض میشم!
مادر جواب داد:
همه اینا نپخته هستن و طعم بدی دارن اما اگه اونا رو با هم استفاده کنی
اونا یه کیک خوشمزه رو درست می کنن.
خدا هم همین طور عمل میکند، هنگامی که ما از خودمان می پرسیم چرا او ما را در چنین شرایط سختی قرار داده، در حقیقت ما نمی فهمیم تمام این وقایع کی، کجا و چه چیزی را به ما می بخشد.
فقط او می داند و او هم نخواهد گذاشت که ما شکست بخوریم.
نیازی نیست ما در عوامل و موقعیتهایی که هنوز خامند فروبرویم.
به خدا اعتماد کنیم
و چیزهای فوق العاده ای را که به سوی ما می آیند، ببینیم.
خدا ما را خیلی دوست دارد ...
او هر بهار گل ها را برای ما می فرستد.
او هر صبح طلوع خورشید را می سازد.
او می تواند در هر جایی از جهان زندگی کند
اما او قلب تو را برای زندگی انتخاب کرده...
نویسنده:ahmad tnt