بازدید امروز : 164
بازدید دیروز : 318
کل بازدید : 855838
کل یادداشتها ها : 369
بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی ؟
دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی ؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو
زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی ؟
.
.
.
غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم / تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم
رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد / من در این ویرانه ها احساس غربت می کنم
.
.
.
آرزو دارم بهاران مال تو / شاخه های یاس خندان مال تو
آن خداوندی که دنیا آفرید / تا ابد همراه و پشتیبان تو . . .
.
.
.
سلام بر آنان که لایق سلامند / یک رنگ و یکدل و یک مرامند
هم گلند هم گنجینه هم دوست / هرچه از وی تعریف کنی نیکوست . . .
.
.
.
خوشحالم که ساعتها را جلو کشیده اند
حالا یک ساعت کمتر از همیشه نیستی !
.
.
.
عطرهای خوب ، شیشه خالی شان هم بعد سال ها هنوز عطر می دهد
درست مثل جای خالی تو . . .
.
.
.
طعم سیب میدهد لب هایش و من گناهکارترین حوّای زمینم
بهشت همینجاست ، در آغوش تو با لب های ممنوعه ات . . .
.
.
.
هر چه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل مانم از آن
گرچه تفسیر زبان روشنگر است / لیک عشق بی زبان زان خوشتر است . . .
.
.
.
بگذار مرز تنهایی را رد کنم …
ببین…گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد..